← بازگشت به بلاگ

سوگیری تأییدی؛ چرا فقط دنبال چیزهایی هستیم که باور داریم؟

 سوگیری تأییدی

یاسر روشن

حتماً برات پیش اومده وقتی دنبال اطلاعاتی درباره‌ی یه موضوع می‌گردی، مثلاً رژیم غذایی یا سیاست، ناخودآگاه فقط اون چیزهایی رو می‌خونی که با نظر خودت هم‌خوانی داره. اگه یه منبع خلاف باور تو بگه، سریع احساس می‌کنی “این مقاله مغرضانه‌ست!”

به این پدیده در روان‌شناسی می‌گن سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)؛ یعنی ذهن ما تمایل داره فقط چیزهایی رو ببینه و بپذیره که باورهاش رو تأیید می‌کنن.

ریشه‌ی ذهنی سوگیری تأییدی

مغز انسان، بر خلاف ماشین، دنبال حقیقت نیست، دنبال آرامشه. و چیزی که باورهای ما رو زیر سوال ببره، مغز رو ناآرام می‌کنه.

در دهه‌ی ۱۹۶۰، لئون فستینگر (Leon Festinger) نظریه‌ی معروف «ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance)» رو مطرح کرد. او نشون داد وقتی داده‌ای مخالف باور ما باشه، مغز وارد وضعیت تنش می‌شه و برای کاهش اون، یا اطلاعات رو نادیده می‌گیریم یا دلیل‌تراشی می‌کنیم.

به همین خاطر وقتی یه فرد معتقد به طالع‌بینی با شواهد علمی روبه‌رو می‌شه که نشون می‌دن طالع‌بینی بی‌اساسه، معمولاً می‌گه: «شاید برای بقیه کار نکنه، ولی برای من همیشه دقیق بوده!»

مثال‌های روزمره

  • در شبکه‌های اجتماعی، الگوریتم‌ها فقط محتوایی رو به ما نشون می‌دن که بیشتر باهاش تعامل داریم، یعنی چیزی که دوست داریم. این باعث می‌شه در دنیایی زندگی کنیم که فقط صداهای مشابه خودمون رو می‌شنویم (پدیده‌ی Echo Chamber).
  • در روابط شخصی، اگر از کسی بدمون بیاد، حتی کارهای خوبش رو هم اشتباه تفسیر می‌کنیم: «داره فیلم بازی می‌کنه.»
  • در کسب‌وکار، مدیرانی که یه تصمیم اشتباه گرفتن، معمولاً فقط گزارش‌هایی رو می‌پذیرن که به نفع همون تصمیمه.

راه مقابله

مغز ما مثل یه فیلتره؛ باید یاد بگیریم فیلتر رو گاهی خاموش کنیم. تمرین ساده‌اش اینه که هر وقت از چیزی مطمئن شدی، عمداً دنبال مخالفش بگردی.

یه جمله‌ی معروف از کارل پوپر، فیلسوف علم، می‌گه:

«علم با تأیید پیش نمی‌ره، با تلاش برای ابطال پیش می‌ره.»

یعنی اگر واقعاً دنبال رشد فکری هستیم، باید از خودمون بپرسیم: اگه اشتباه کنم چی؟