← بازگشت به بلاگ

توهم کنترل؛ وقتی فکر می‌کنیم اوضاع دست ماست

توهم کنترل

یاسر روشن

ما انسان‌ها عاشق این هستیم که احساس کنیم همه‌چیز تحت کنترل ماست. حتی وقتی نیست.

همین حسه که باعث می‌شه موقع پرتاب تاس، محکم‌تر بندازیم چون «شانس رو زیاد می‌کنه»! یا دکمه‌ی آسانسور رو چند بار بزنیم چون فکر می‌کنیم سریع‌تر میاد.

این پدیده در روان‌شناسی به نام توهم کنترل (Illusion of Control) شناخته می‌شه، اصطلاحی که اولین‌بار توسط الن لانگر (Ellen Langer) در سال ۱۹۷۵ معرفی شد.

چرا این توهم به‌وجود میاد؟

لانگر در آزمایش معروفش نشون داد وقتی افراد در بازی‌های شانسی (مثل لاتاری) خودشون عدد انتخاب می‌کردن، اعتماد به نفس بیشتری داشتن نسبت به وقتی که عدد تصادفی بهشون داده می‌شد، حتی با وجود اینکه احتمال برد دقیقاً همون بود.

یعنی فقط چون «خودشون انتخاب کرده بودن»، احساس کنترل داشتن.

در زندگی روزمره هم همینطوریم: فکر می‌کنیم رفتار دیگران، موفقیت شغلی، یا حتی اتفاقات تصادفی تحت کنترل ماست. اما وقتی نتیجه اونطور که می‌خواستیم نمی‌شه، دچار سرزنشِ خود می‌شیم: «حتماً اشتباه کردم.»

توهم کنترل در دنیای امروز

  • در بورس و رمزارزها، خیلی از سرمایه‌گذارها تصور می‌کنن روند بازار رو «می‌فهمن»، در حالی که نوسان‌ها تصادفی‌ست.
  • در کار، مدیرها گاهی فکر می‌کنن همه‌ی نتایج حاصل از تصمیم خودشونه، نه شرایط محیطی یا شانس.
  • در زندگی، گاهی تصور می‌کنیم اگر بیشتر نگران باشیم، اوضاع تحت کنترل درمیاد، در حالی که اضطراب فقط احساس کنترل می‌ده، نه کنترل واقعی.

راه رهایی

شناخت این توهم اولین قدمه. کنترل واقعی یعنی تمرکز بر چیزهایی که در حوزه‌ی اختیار ماست (مثل واکنش، تلاش، نظم شخصی) و رها کردن چیزهایی که نیست (مثل نتیجه، واکنش دیگران، یا تصادف).

همون‌طور که اپیکتتوس، فیلسوف رواقی، گفت:

«آزادی واقعی در شناخت مرز میان آن‌چه می‌توانی کنترل کنی و آن‌چه نمی‌توانی، آغاز می‌شود.»